سحر وجادو و معجزه و کرامت
فصل سوم
انواع مکاسب محرمه
1-تجارتهای حرام، بخش بزرگی از مبحث مکاسب یا تجارتها را در فقه در برگرفته است. این بخش با نام مکاسب محرمه شناخته میشود. کتابهای فقهی، مکاسب محرمه را در پنج دسته، بررسی کردهاند:
نوع اول: تجارت چیزی که در شرع، عین نجس به شمار میآید؛ مانند: خرید و فروش بَول(ادرار)، خون نجس، منی، مردار، سگ و خوک و مشروبات الکی؛.
نوع دوم: تجارت چیزی که استفادهٔ حرام از آن قصد شده است؛ مانند خرید و فروش آلات قمار، فروش انگور به کسی که قصد دارد آن را تبدیل به شراب کند و فروش سلاح به دشمنان دین؛.
نوع سوم: تجارت چیزی که فایده چندانی ندارد؛.
نوع چهارم: تجارت با عمل حرام؛ مانند نوشتن کتابهای گمراهکننده، رشوه، دشنامدادن به مؤمنان، جادوگری و قمار؛.
نوع پنجم تجارت با کارهایی که انجام آن بر انسان واجب است؛ مانند پولگرفتن برای خواندن نماز، دفن مَیِّت.[ محقق حلّی، شرائع الإسلام، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۳-۵؛ انصاری، المکاسب، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۵و۱۰۹و۱۵۳و۱۶۳ و ج۲، ص۱۲۵.].
2-سِحر یا جادو کار خارقالعادهای است که آثاری را در دیگران ایجاد میکند. فقیهان شیعه در حرمت استفاده از سحر، یادگرفتن، یاد دادن و اجرت گرفتن در قبال آن اتفاق نظر دارند. علمای علم اخلاق نیز آن را از گناهان کبیره شمردهاند. در روایات نقل شده از امامان(ع)، سحر معادل کفر دانسته شده و از انجام آن نهی شده است.
3-در اینکه سحر از چه زمانی آغاز شده و رواج پیدا کرده، مشخص نیست؛ اما براساس روایتی از امام حسن عسکری(ع)، از زمان حضرت نوح(ع) رواج پیدا کرده است. ماجرای هاروت و ماروت نیز که آیه سحر به آن اشاره میکند، اشاره به دو فرشته دارد که در زمان حضرت سلیمان(ع) راههایی برای دفع سحر را به مردم آموختند.
میان سحر و معجزه تفاوتهایی وجود دارد از جمله این که معجزه با ادعای نبوت همراه است و چون با اراده و قدرت خداوند محقق میشود، نیازی به تمرین قبلی ندارد؛ برخلاف سحر که نمیتواند با ادّعای نبوّت باشد و همچنین نیازمند تمرین و یادگیری است.
تعریف یکسانی برای سحر در میان فقها وجود ندارد. آنها ویژگیهایی مانند خارقالعاده بودن، استفاده از عوامل غیرمأنوس، زیان رساندن به دیگران را برای سحر بیان کردهاند. برخی از فقها، یادگرفتن سحر را برای دفع سحر یا رسوا کردن مدّعی دروغین نبوّت، جایز یا حتی واجب کفایی دانستهاند. همچنین در این مورد که باطل کردن سحر را تنها از راه دعا و قرآن و ... جایز است یا با سحر نیز میتوان سحر را باطل کرد اختلاف نظر وجود دارد.
براساس فتوای فقیهان، ساحر اگر کافر باشد تعزیر میشود؛ اما اگر مسلمان باشد و سحر را حلال بداند، احکام ارتداد در مورد او جاری میشود. در حکم قتلِ ساحر مسلمانی که سحر را حلال نمیداند، اختلاف است. همچنین اگر کسی بر اثر سحر کشته شود، برخی از فقها قصاص و دیه را ثابت دانسته و برخی با آن مخالفت کردهاند.
4-بر اساس تعریفی که راغب اصفهانی در کتاب مفردات ارائه میکند، سحر سه معنی دارد:
1-خدعه و خیالاتی که حقیقتی ندارند همچون شعبده.
2-جلب همکاری شیطان با نزدیک شدن به او.
3-کاری که میتواند صورتها و طبیعتها را تغییر دهد مثلا انسان را به حیوانی تبدیل کند. این نوع سحر از نظر راغب حقیقت ندارد.( راغب اصفهانی، المفردات، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۴۰۰-۴۰۱).
تأیید وجود سحر در قرآن و احادیث
5-نویسندگان تفسیر نمونه با بررسی حدود ۵۱ مورد از استعمالات کلمه «سحر» در قرآن کریم، آن را به دو بخش کلی تقسیم کردهاند:
الف-مواردی که مقصود از سحر، فریفتن و تردستی و چشمبندی است و حقیقتی ندارد. مانند آیه ۶۶ سوره طه[«فَإِذا حِبالُهُمْ وَ عِصِيُّهُمْ يُخَيَّلُ إِلَيْهِ مِنْ سِحْرِهِمْ أَنَّها تَسْعى؛ ريسمانها و عصاهاى جادوگران زمان موسى در اثر سحر، خيال مىشد كه حركت مىكنند»] و آیه ۱۱۶ سوره اعراف[«فَلَمَّا أَلْقَوْا سَحَرُوا أَعْيُنَ النَّاسِ وَ اسْتَرْهَبُوهُمْ؛ هنگامى كه ريسمانها را انداختند چشمهاى مردم را سحر كردند و آنها را ارعاب نمودند»].
ب-مواردی که از آیات قرآن استفاده میشود که سحر دارای حقیقت است و بهراستی اثر میگذارد. مانند آیه ۱۰۲ سوره بقره که به تاثیر سحر در جدایی بین زن و مرد اشاره دارد.[ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱، ص۳۷۸-۳۷۹].
ماهیت و مسائل سحر در فقه امامیّه
6-ملا احمد نراقی معتقد است نمیتوان در بیان فقها به تعریف جامع و مانعی برای سحر که همه ابعاد آن را شامل شود دست یافت.[۲۳] او بعد از بیان تعاریف مطرح شده برای سحر، مرجع شناخت مفهوم سحر را عرف میداند و معتقد است از نگاه عرف ویژگی سحر آن است که مخفی باشد و به صورت متداول و معمول رخ ندهد.[۲۴]
دیگرانی همچون شیخ طوسی[۲۵] و شهید ثانی[۲۶] سحر را دارای حقیقتی خارجی میدانند، و برخی دیگر آن را خیالی دانستهاند، چنانکه شهید اوّل این نظر را مربوط به اکثر علماء دانسته است.[۲۷] اما محقق کرکی، معتقد است نمیتوان در مورد خیالی یا واقعیبودن سحر اظهار نظر قطعی کرد.[۲۸] چنانکه آیت اللهخوئی نیز آن را تصرف در حواس و خیال مسحور دانسته است که واقعیت خارجی ندارد.[۲۹]
علامه حلی سحر را نوشته، کلام، یا عملی میداند که غیرمستقیم در بدن، قلب یا عقل مسحور اثر کند.[۳۰] این سحر میتواند زمینهساز قتل، بیماری، جدایی زن و شوهر، ایجاد محبت و یا کینه در انسان شود.[۳۱] امام خمینی نیز همین تعریف را از سحر دارد.[۳۲] شهید اول مواردی همچون استخدام اجنّه، شیاطین و فرشتگان را برای چیزی که پیدا نیست یا درمان بیماری، احضار روح و سخن گفتن با آن، ظاهر کردن خواصّ ناشناخته مواد گوناگون و طلسم را به موارد سحر افزوده است.[۳۳]
فخر المحقّقین (محمد بن حسن حِلّی مشهور به فَخْرُ الْمُحَقّقین (۶۸۲-۷۷۱ق) از فقیهان شیعه در قرن هشتم قمری. او فرزند علامه حلی بود و در دوران نوجوانی به درجه اجتهاد رسید.) سحر را انجام کارهای خارق العاده با قدرت درونی و نفسانی، یا با کمک فلکیات (اجرام آسمانی)، یا با آمیختن نیروهای آسمانی با نیروهای زمینی و یا با کمک گرفتن از ارواح بسیط میداند.[۳۴] آیتالله گلپایگانی معتقد است که سحر هر کاری است که آثار نامانوسی و غیرعادی داشته باشد و شبیه کرامات و معجزات باشد. چه این کار در بدن مسحور اثری بگذارد یا نگذارد. چه مسحور حیوان باشد یا انسان یا جماد باشد. مثل تکان دادن درخت یا لرزه انداختن در سقف و دیوار یا متوقفکردن آب بدون استناد به عوامل محسوس یا امور شرعی مثل آیات و دعاهایی که از معصومین(ع) نقل شده است.[۳۵] در حالی که از نظر خوئی انجام امور خارق العاده در اثر تصفیه نفس یا ریاضت، سحر محسوب نمیگردد.[۲۹] چنانکه آیتالله بهجت سحر را عمل خارق العادهای میداند که از راههای غیر شرعی و برای زیان رساندن به کسی انجام میشود.[۳۶].
7--آن تا حرمت بكارگيري، كفرو حد ساحر گسترده است. صاحب جواهر(ره) در وصف سحر ميفرمايند:
" هو علم عظيم طويل الذيل كثيرالشعب لا يعرفهإلا الماهرون فيه" ج 22 ص80
8-مرحوم مجلسي ميفرمايد: حق اين است كه در ایام جاهليت و پيش از ظهور نبوت و انتشار آثار و انوار آن حضرت كهانت و سحر بسيار بوده، و آثار عظيمه بر آنها مترتب مىشده، اما بعد از سطوع انوار وشيوع آثار حضرت رسالت و اهل بيت با جلالت آن حضرت صلوات اللَّه عليهم اجمعين، و انتشار قرآن ودعاء و اسماء و تعوذ اكثر مردم به آنها مثل اين زمانها آثارشان بسيار ضعيف گرديده، خصوصا درصاحبان نفوس قويه كه اعتماد عظيم و توكّل كامل بر جناب مقدس الهى دارند كه در ايشان كم اثر
مىكند، و اكثر تأثيرآن در مردم ضعيف العقل است مانند زنان و كودكان و امثال ايشان. بحار الانوار بحث حدود و قصاص و دیات
9-در روایتى از پیامبر(ص) وارد شده که فرمود: «خَلَقَ اللَّهُ الْجِنَّ خَمْسَةَ أَصْنَافٍ صِنْفٌ کَالرِّیحِ فِی الْهَوَاءِ وَ صِنْفٌ حَیَّاتٌ وَ صِنْفٌ عَقَارِبُ وَ صِنْفٌ حَشَرَاتُ الْأَرْضِ وَ صِنْفٌ کَبَنِی آدَمَ عَلَیْهِمُ الْحِسَابُ وَ الْعِقَاب».مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج 60، ص 268، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.
-«طلسمات، سحر، رمل، جفر، تنجيم، علوم اعداد، شعبده، فال و طيره، كيميا، المغناطيسي، احضار ارواح،احضار جنّيان، شيطان شناسي، جن شناسي، تنويم و غيره از جمله مصاديق و گونه هاي علوم غريبه هستند.»
(جوادي آملي، عبداالله، تفسيرتسنيم، قم، اسراء، چاپ اول- ص ٢٤١).
فصل چهارم
فهرست علوم غریبه
جفر يا علمالحروف: استخراج جواب از متن سؤال با محاسبات رياضي.
علم رمل: استخراج و کشف مجهولات از طريق رسمنقطه و خط و يا قراردادن سنگريزه و چوب[1] و يا از طريق آلت برنجي رمل، که داراي چهار مهره ميباشد و چرخان هستند.
علم اعداد
اوفــــاق
خواص اسماءالحسني
خواص آيات و صور قرآنيه
خواص ادعيه و احراز
خواص اوراد و اذکار
خواص تعويض و رقيه
خواص حروفالفباء و جمل و أشکال[2]
تفأل و استخاره: استخاره براي تشخيص خير و شر امور است اما تفأل براي استخراج مجهولات استفاده ميشود.
فال و طيره
کيميا[3]: تبديل فلزات به اشياء ارزان قيمت به فلزات و اشياء گرانقيمت. مثل تبديل شيشه به الماس يا مس به طلا و روي به نقره.
ليميا: طلسمات يا خواصالاشياء طبيعي
هيميا: تسخيرات جن و روح
سيميا: علم تخييلات[4] است که قانون جذب و علم تلقين نيز شامل آن ميشود.
ريميا: شعبده واقعي و طيالارض را گويند. طيالارض به معناي حرکت از يک بعد مکاني به بعد مکاني در جهان موازي ديگر، با اين توضيح که فاصله اصفهان تا يزد، 320 کيلومتر است اما در فيزيک جديد اثبات شده که ممکن است در بْعد مکاني ديگري که براي همه کس قابل ادراک نيست اين فاصله به اندازه يک قدم باشد. لذا شخص طيالارض کننده با قواي خاص فکري خود، آن بْعد مکاني را ميشناسد و وارد آن شده و طي الارض ميکند.
احکام نجوم
علم ملاحم[5]: به معناي پيشگويي حوادث آينده است.
علم خواصالأشياء: پيرامون خواص جاندار و بيجان در طبيعت سخن ميگويد. مانند اينکه به همراهداشتن آهنربا موجب محبوبيت ميشود يا ماليدن روغن شير درنده به بدن باعث ميشود حيوانات درنده ديگر با او کاري نداشته باشند.
علم الأعضاء: مثل خواص مو و ناخن در برخي از کارهاي عجيب يا مهره و دندان مار[6]. علم اختلاجات يعني پرش برخي از اعضاء بدن انسان نيز، از شعب اين دانش است.
علم الأکتاف: علمي که از روي علائم موجود در کتف گوسفند، چيزهايي را پيشبيني ميکنند.
علم وهم و دم: اين علم شبيه به علم تخييلات است که در آخر خزائن نراقي، به طور مبسوط بحث شدهاست.
علم قيافهشناسي
علم کفبيني
تعبيرخواب
هيپنوتيزم: خواب مصنوعي و تلقين براي مراجعه يا استخراج مجهولات. استاد کابوک پدر هيپنوتيزم ايران بودهاست.
مانيهتيزم: دانش مربوط به مغناطيس انساني که انرژي درماني از شعب اين دانش محسوب ميشود.
تلقين به نفس
تلهپاتي: انتقال فکر از راه دور.
تخليهروح
روشنبيني احساس و درک رخ دادن حوادث آينده.
[1] معجزه حضرت دانيال عليهالسلام
[2] از شماره 5 تا 10، جزء 6 علم متشابه در علوم غريبه هستند.
[3] از شماره 13 تا 17 به علوم خمسه محتجبه معروف است شيخ بهائي براي به ذهن ماندن اين 5 علم، عبارت «کله سر» را به عنوان رمز قرار داده است.
[4] دقيقاً تخييلات منظور است نه تخيلات
[5] ميان علم احکام نجوم و ملاحم، عموم و خصوص من وجه حاکم است.
[6] مهره مار براي محبوبيت و دندان مار براي دفع دشمن است.