به عبارت دیگر حوزه‌های علمیه به عنوان پایگاه دین و تفقه وظیفه دارد سه رویکرد را در رابطه با عرصه علم و دانش پی‌گیری نماید :

اول؛ رویکرد «تهذیبی» وضع موجود: علوم و دانش‌هایی که مبتلابه جامعه اسلامی است با تلاش فقهی، علمی و معرفتی به خلوص حداکثری در استناد و ابتنای به معارف دینی رسیده و از تعارضات و اشکالات آن کاسته شود.

دوم؛ رویکرد «تأسیسی» وضع مطلوب: با اعتقاد به کفایت منابع وحیانی در ارائه الگوی کامل و متعالی از حیات طیبه و مختصات آن در همه عرصه‌ها و شئون زندگی فردی و اجتماعی و رفع همه نیازمندی‌های انسان‌ها در طول تاریخ تا قیامت متناسب با شرایط زمانی و مکانی در هر برهه، لازم است که فقها و علما و اندیشمندان، بر پایه مبانی، اصول، قواعد و روش‌های دینی به تأسیس و تنظیم نظامات سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و... مورد نیاز جامعه بپردازند.

سوم؛ رویکرد «انحلالی» وضع موجود در مطلوب: در این مرحله که مطالعات بیشتر از جنس راهبردی و برنامه‌ریزی است، می‌بایست مطالعات لازم برای انتقال از وضع موجود در هر دانش یا عرصه‌ای به وضع مطلوب صورت گرفته و مراحل و گام‌های مورد نیاز آن طراحی گردد، به عنوان مثال مبتنی بر مکتب اقتصادی اسلام که در مرحله قبل تبیین گشته است، مراحل و گام‌های انتقال از وضع موجود بانکداری، بیمه، تجارت و ... به وضع مطلوب که مختصات حیات طیبه است، تنظیم و طراحی گردند.

بنابراین اسلامی‌سازی علوم و دانش‌ها در مرحله تهذیب، تولید علم دینی در مرحله تأسیس و تهیه نقشه راه انتقال از وضع موجود به وضع مطلوب در مرحله مطالعات راهبردی با هدف انحلال موجود در مطلوب، از مهم‌ترین رسالت‌های حوزه‌های علمیه با هدف اقامه دین در جامعه است، از طرفی شکی نیست که دانش‌ها و دستاوردهای بشری موجود مبتنی بر عقل و تجربه و دارای کارآمدی، قابل استفاده و بهره‌برداری است، خصوصاً مسائل و موضوعات مبتلابه جامعه اسلامی که خواسته یا ناخواسته در متن و سبک زندگی فردی و اجتماعی جامعه اسلامی وارد شده است و قابل حذف و احتراز نیست، لکن از طرف دیگر دین اسلام نحوه مواجهه تهذیبی و استحاله آن دانش‌ها و دستاوردهای بشری را در مطلوب بیان کرده است. پایگاه رسمی بهره‌مندی عالمانه و فقیهانه از دین اسلام حوزه‌های علمیه است و همان‌طور که فقهای حوزه در نهادی مانند شورای نگهبان عهده‌دار تهذیب و تطبیق معارف دینی با امور جامعه در مرحله تصمیم‌گیری و قانون‌گذاری است، فقهای حوزه در عرصه‌ها و دانش‌های گوناگون از قبیل سیاست، اقتصاد، جامعه‌شناسی، روان‌شناسی و ... می‌بایست وضعیت موجود دانشی و نظامات عینی و اجتماعی را در چارچوب معارف و آموزه‌ها و استنباطات دینی به چالش و نقد کشیده و گام‌های بعدی اصلاح و مدل‌های تعالی و ارتقا و محتوای جایگزین و ساختار و برنامه متناسب با آن را ارائه نمایند که الحمدلله در سال‌های اخیر حوزه‌های علمیه در قالب مؤسسات تخصصی، دانشگاه‌ها و پژوهشگاه‌ها و نهادهای علمی دیگر توانسته است به موفقیت‌های چشمگیری در این زمینه دست یافته و خدماتی را به جامعه علمی و نهادهای حکومتی ارائه نماید.