چند سوال : درباره منزلت عقل در هندسه معرفت دینی
خدمت استاد ارجمندم حضرت علامه عبدالله جوادی آملی مدظله العالی
چند سوال : درباره منزلت عقل درهندسه معرفت دینی
داستان ارتباط دین با علوم اسلامی وتجربی تاریخ پرفراز ونشیبی دارد درطول بیش از1400 سال علما ودانشمندان اسلامی روشهای مختلفی رابرگزیدند.
زمانی اینها هرکدام روش ومنزلت خودش را داشت مفسرین ؛ علوم قرآن ؛ رجال ؛ درایه ؛فیلسوفان ؛ عرفا؛ متکلمین ؛ محدثین؛ مورخین ؛ فقها؛ اصولیین ؛ طبیعت دانان ؛ ریاضیات ؛ موسیقی ؛ معماری ؛ تصویرگری ؛ و....
هرعالمی به به یک یا چند تا ازاین علوم گرایش پیدا می کرد وبعضی هم جامع بودنند ولکن جدال تاریخی نیز دربین این علوم وخود هرعلمی دردرونش بود که بعضی حسن وبعضی قبیح بود.
گرایشات اشاعره ؛ معتزله ؛ امامیه ؛ زیدیه ؛ اسماعیلیه ؛ مشائی ؛ اشراقی ؛ حکمت متعالیه ؛ اصاله وجودی وماهیتی ؛ اخباری ؛ اصولی ؛ فقه سامرا ونجف واصفهان و غیره پدیدآمد.
درزمانی اینها را بهم آمیزش دادنند وبافتند وازآن نقش نوین ووزینی بیادگارگذاشتند وازدل آن حکمت متعالیه ملاصدرا پدید آمد که ثمره آن این بود که قرآن وبرهان وقلب از هم جدائی ندارند.
تا اینکه درزمان ما نیزهمچون سنت گذشتگان گرایشات مختلفی پدید آمده است. بعضی سازتفکیک وناسازگاری می زنند وبعضی تلاش برای همنشینی مسالمت آمیزاین علوم زیرپوشش وحی دارند. هرچه که هست تاریخ این داستان دلکش وزیباست وعبرت آموزوبنظراین حقیراین داستان رانباید برایش پایانی تصورکرد که حیات علم چنین است.
کتاب گوهربارو وزین منزلت عقل درهندسه معرفت دینی راخوب و عالی ارزیابی کردم وچند بارخواندم لکن چند سوال درباره آن داشتم که خدمتتان تقدیم می نمایم:
1-درباره حجیت عقل و اینکه منزلت آن درکنارنقل قرارگیرد ادله زیادی ارائه نگردیده است. البته درصفحه 66 تا 69 آیاتی آورده اید ولکن اصل این بنیان نیاز به تبیین اساسی دارد.
2-اگرفرض بگیریم عقل ونقل منبع معرفت دین شناسی قرارگیرد خود این مسئله وبنیاد باید برچه اساسی تبیین وتفسیروبررسی گردد؟ اگربه واسطه عقل ونقل یا هریک به تنهائی باشد آیا دورلازم نمی آید.؟
یا اثبات این مسئله منحصرتوسط عقل تجریدی صورت می گیرد . دراین صورت منبع معرفت دینی عقل وجهان بینی فلسفی است. همان مطلبی که شهید مطهری می نویسد جهان بینی اسلامی (اعتقادات)جهان بینی فلسفی است.؟(کتاب مقدمه درجهان بینی اسلامی ).
3-درگستره عقل ؛ عقل تجربی وتجریدی ونیمه تجریدی وناب آورده شده است (ص 25) که البته تبیین مفصل صورت نگرفته است ؟
با این حال واساس آیا جایگاه علوم انسانی وعلوم اجتماعی وهنرزیرمجموعه عقل است؟ جایگاه این سه بخش مهم علوم کجاست؟
دراین کتاب با اینکه بحث اسلامی کردن علوم دانشگاهی مطرح شده است هیچ اسمی ازاین سه گروه ومجموعه علمی آورده نشده است. وحال آنکه اهمیت آنها برکسی پوشیده نیست.
وهمچنین نقش علومی مثل ادبیات عربی ویا منطق های جدید(فازی و غیره ) درذیل منابع چگونه است؟