صدا وسیمای جمهوری اسلامی

با سلام وعرض احترام

درخصوص دیدار جدید (بهمن ماه 99) بعضی از مراجع تقلید وریاست حوزه علمیه کشور با رئیس صدا وسیما جمهوری اسلامی ایران دکتر عبدالعلی علی عسکری.

هرچند این دیدارها را باید باحسن ظن دید؛ لکن مشکل صدا وسیماری جمهوری اسلامی ازنظر برنامه ریزی وبرنامه سازی دینی به این شکل حل نخواهد شد.

ساختاربندی حکومت و نظام جمهوری اسلامی کاری بسیار مهم و البته آسانی نیست. و همچنین فراهم کردن انواع امنیت ( فردی و جمعی ؛ دینی؛ سیاسی ؛ اجتماعی ؛ نظامی ؛ فرهنگی ؛ غذائی؛ بهداشتی و....) که باعث رشد و پیشرفت افراد وجامعه گردد ازارکان واهداف نظام مقدس جمهوری اسلامی است.

در زمان معاصرفراهم کردن مقدمات برای رسیدن به این اهداف در خورتوجه شایسته وبایسته است که غفلت از آن نتایج زیانبار و غیر قابل جبران را به همراه خواهد داشت.

بدون شک ساختار وظرف جمهوری اسلامی برای محتوائی به نام دین اسلام با قرائت ناب اسلام محمدی (ص) تشکیل وساختاربندی شده است.

بررسی کارنامه عملکرد و ارزیابی هرکدام از وزارتخانه ها و موسسات و نهادها امری ضروری و واجب است که باید توسط نهادهای مسئول مثل مجلس شورای اسلامی صورت گیرد . و البته در این میان نقش مردم و مسئولیت آنها امری خطیر است که باید براساس ضوابط وشرایط وقانون صورت گیرد.

یکی از مهمترین نهادها و دستگاهها سازمان عریض وطویل صدا وسیمای جمهوری اسلامی است.

که ضروری است ضمن ارج نهادن به فعالتهای شایسته و خوب آن مرتب قوانین و عملکرد آن مورد بازبینی و نظارت و بازرسی قرارگیرد.

رسانه ای بس مهم و همین بس که به تعبیربنیان گذار جمهوری اسلامی دانشگاه عمومی است.

ازابعاد و زوایای گوناگون این سازمان قابل توجه و بازبینی و نقد ونظراست که دراینجا دو موضوع مد نظر ما می باشد.

اول: تعلیم و تربیت و تبلیغ دین اسلام دراین رسانه چگونه است وبا چه ساز وکاری انجام می گیرد.؟

با بررسی اجمالی وگزارشات ( تحقیق و تفحص مجلس شورای اسلامی) و مشاهدات عینی واضح و مشخص است که برنامه جامع برای مدیریت اموردینی در تمام سیما ها و صداها وجود ندارد.

بسیاری ازبرنامه ها که برنامه ریزی و جدول بندی و تهیه می گردد باید پسوند دینی و فرهنگ اسلامی آن مشخص گردد که چنین نیست.

اینکه کدام دین و اسلام وقرائت دینی اصل قرارگیرد و دیگرقرائت ها درقالب گفتگوی دقیق و مناظره و کرسی آزاد اندیشی و نظریه پردازی و نشست علمی بحث وبررسی گردد دقیقا مشخص نیست.

پژوهشگران و اهل تحقیق می دانند که انواع معرفی اسلام داریم: اسلام ناب محمدی (ص) ؛ اسلام انقلابی ؛ اسلام سنتی ؛ اسلام سلفی؛ اسلام اجتماعی ؛ اسلام صوفیانه ؛ اسلام .... که هرکدام درابعاد اعتقادی و رفتاری با هم متفاوت هستند و درهم قابل تنیده شدن یا متضاد وضد ونقیض هستند.

موضوع تعلیم و آموزش درصدا وسیما ؛ و تربیت دینی ؛ و تبلیغ و ترویج دین موضوعی کاملا تخصصی و عالمانه است که لازم و بایسته است درگام دوم انقلاب سروسامان جدی قرارگیرد.

به عنوان مثال :

احکام شرعی وفقهی براساس چه معیار وشرایطی و کدام مرجعیت دینی بیان گردد؟

چه موضوعات و با چه کیفیتی بیان گردد؟

اختلاف آراء چگونه است و چگونه طرح گردد یا اصلا بیان نگردد؟

احکام شرعی صرفا عبادات نیست که فقط حوزه شخصی باشد بلکه بخش بزرگ احکام شرعی حوزه خانواده واجتماعی است ؛ و طرح ضعیف ویا غلط آن فاجعه های غیر قابل جبران به همراه خواهد داشت. موضوع تکثیر نسل و جمعیت وفرزند آوری ازمسائل بارز آن است که سیاست گذاری غلط و بیان احکام آن در دهه های گذشته نتایج زیان بارآن را می بینیم.

یا بیان احکام زن و شوهر و فرزند و طرح غلط آن به همراه مسائل دیگر امروز شاهد رشد طلاق ؛ عدم ازدواج ؛ ونابسمانیهای خانواده را هستیم.

آنقدردرمسائل احکام فرزندان افراط کردیم و مسائل را غلط طرح کردیم که منجر به مطالبات غیر شرعی فرزندان از پدر ومادرها شد و بنوعی ناخواسته فرزند محوری را درخانوادها حکمفرما کردیم.

درحوزه اختیارات مرد درامور ازدواج و احکام آن دخالت کردیم وقانون وکالت را وضع کردیم و نتایج آن را همه شاهد هستند.

دراحکام شرعی حجاب وعفاف ؛ و موسیقی ؛ معاملات بانکی ؛ و مسائل پزشگی و.... که گفتنی ها زیاد است.

این چند نمونه واضح وبین درعدم رعایت جوانب مسائل شرعی و اخلاقی واعتقادی در حوزه خانواده و اجتماعی است. مسائل شرعی از این دست بسیار است.

بسیاری از احکام شرعی با لحاظ مرجع تقلید با قوانین حقوقی مصوب و جاری محاکم قضائی متفاوت است. قوانین مدنی ؛ کیفری ؛ جزائی ؛ تجاری و غیره آیا غیر از احکام شرعی است؟

اینکه کدام مطرح شود و یا نسبت به قوانین محاکم چگونه تبیین گردد؟ و صدها از این موضوعات و عناوین که بایسته است براساس رعایت تمام ابعاد مسئله قانون درصدا وسیما تدوین و اجراء گردد.

الان حتی دربسیاری از استانها بصورت بومی وسلیقه ای احکام بیان می گردد که اشکالات اساسی وبنیادی دارد.

احکام در کتابهای آموزش وپرورش وضعیت بسیاربهتری دارد و در این ایام جبری شرایط کرونا آموزش کتابهای احکام آموزش وپرورش در صدا وسیما آموزش می گردد؛ واین نمونه مثال بسیار خوب از محتوای احکام دینی و اجرای آن در صدا وسیما است. لکن اینها حداقل است و جای رشد وتکامل دارد.

کوبیدن برطبل احکام شرعی و ارجاع مردم به مستحبات شرعی و عبادات و توسلات وزیارات و امثال آنها بدون محکم کردن اعتقادات و اخلاق؛ وارتباط اعتقادات و اخلاقیات باآنها استحاله ها و انحرافات خطرناکی را ایجاد کرده و می کند. بسیاری از اسلام شناسان معتقد هستند دین را نباید یک بعدی ترویج وتبلغ کرد.

واین هوشمندی خاصی رابرای طراحان اموردینی درصدا وسیما می طلبد.

زمانی را به یاد می آورم که استادی درسیما قصد داشت تمام اصول اعتقادی یعنی توحید و نبوت ومعاد را از واژه انتظار استخراج کند و همه را به انتظار ربط دهد.

در حوزه اخلاق و معنویت نیز مسئله پیچیده تر است. آیا دراین ارشادات و رهنمودهای اخلاقی رعایت اعتدال و حد وسط شده است ویا براساس کدام گرایش از گرایشهای حدود دهگانه در علم اخلاق به کدام سمت و سو مردم هدایت می گردند؟

در حوزه اعتقادات که فقه اکبر است نیز داستان دشوارتر و مسئله سهل و آسانی نیست.

این از باب محتوای دینی درصدا وسیمای عمومی؛ اما با نگاه به نهاد صدا وسیما بخصوص صدا وسیمای تخصصی دینی یعنی صدای قرآن وسیمای قرآن مسئله بسیار مهم است.

مدیریت و محتوای این دو رسانه بسیار جای تامل است. بهترین سند نگاه به جدول برنامه درادوارگذشته و وضعیت کنونی است که بسیار نگران کننده و جای تاسف شدید است.

این دو رسانه باید روزانه حداقل 12 ساعت مباحث معنائی قرآن و تفسیرقرآن در منظومه موضوعی جامع داشته باشد؛ اما متاسفانه پاتوق قرائت قرآن و مسابقه و برنامه های نازل و سطحی شده است.

آیا نباید این دو رسانه تخصصی از حضور صدها مفسرقرآن در حوزه علمیه استفاده کند؟

آیا نباید برنامه وطرح وپازل جامع و کاملی از موضوعات اسلامی درقرآن برنامه ریزی و اجرا کند؟

اما این ایراد واشکال اساسی فقط به صدا وسیمای قرآن نیست بلکه ازمردم ونهادهای دینی و رسانه های دینی مثل حوزه علمیه است که رسالت مطالبه گری و انقلابی وجهادی خود را به خوبی انجام نداده اند.

اما موضوع دوم: مربوط به مدیریت حوزه علمیه و صدا وسیما است.

حوزه علمیه که رسالت جدی و انقلابی نسبت به امور اجتماعی وسیاسی و بویژه صدا وسیما جمهوری اسلامی دارد چرا نسبت به دو رسانه تخصصی قرآن هم محتوا و هم مدیریتش توجه جدی و لازم را ندارد.

باید دربخش دفتر اموراجتماعی وسیاسی مرکزمدیریت حوزه های علمیه کشور یا معاونت و.... گروهی تشکیل شود تا رصد مستمر ودائمی برنامه ها ی صدا و سیما را داشته باشد وهمینطور پی گیری برای برنامه سازی های علمی و دینی.

الان دین ناب و اسلام ناب محمدی(ص) وبتعبیرحضرت امام راحل (ره) دانشگاهی عمومی درصدا وسیما بخصوص شبکه های تخصصی مثل صدای قرآن یا شبکه قرآن کارجدی نیست.

به صورت خلاصه وظیفه نهاد دینی حوزه علمیه نسبت به صدا وسیما در چند محورقابل توجه است:

1- جایگاه قانونی حوزه علمیه نسبت به صدا وسیما ازطریق مجاری قانون گذاری و قانونی ودفترمقام معظم رهبری مدظله العالی.

2-تشکیل دفتر(درمرکزمدیریت حوزه های علمیه کشور ) برای نظارت برصداوسیما جمهوری اسلامی.

3-تشکیل کارگروه وحساسیت درتعیین ومدیریت شبکه های تخصصی دینی مثل صدا قرآن و شبکه قرآن و صدای معارف.

4-همکاری مشخص وقانونی دربرنامه ریزی و تهیه برنامه های عمومی و تخصصی دینی.

5-آموزش کلیه دروس حوزوی از طریق صداوسیما -شبکه های تخصصی دینی.