آیه ۴۷ - سوره حجر

(وَ نَزَعْنا ما في صُدُورِهِمْ مِنْ غِلٍّ إِخْواناً عَلى سُرُرٍ مُتَقابِلينَ )

و ما هر‌گونه حسد و كينه را از سينه آن‌ها بر مى‌كنيم؛ در‌حالى‌كه همه برادرند، و بر تخت‌ها رو به روى يكديگر قرار‌دارند.

اگر ما وارد بهشت شدیم و آنجا هم نگاه به باغ کناری کردیم و گفتیم باغ همسایه از ما بهتره است یا حوریه های آنجا زیباتر از حوریه های ما هستند و یا نهرآب آن باغ فلانی از ما پرآبتر ویا غصه فلان چیزو یا حسد وغبطه فلان کس را بخوریم آنجا در بهشت نیز درواقع جهنم است و فرقی با مصائب و مشکلات دنیا نخواهد داشت.

درواقع آیه 47سوره حجر می گوید : وقتی کسی وارد بهشت شد ما نزعنا ( می کنیم و خارج می کنیم) ازسینه ها (من غل) بصورت موجبه کلیه یعنی تمام رذایل درونی وبیرونی اشخاص را.

یعنی بهشتی می شوند و وارد بهشت می شود . اندیشه بهشتی وخواسته بهشتی و قلب وباطن بهشتی وصورت وسیرت بهشتی. پس بهشتی که باشیم و دربهشت همه اش خوشی وراحتی وسعادت وآرامش است.

اگر کسی دراثرخودسازی وسیروسلوک چنین مقامی را پیدا کرد یعنی پیدا کردن روحیه بهشتی . چنین شخصی دردنیا نیز درهرمرتبه ای که باشد بصورت سبک زندگی بهشتی با آرامش کامل زندگی خواهد کرد.

مطالب بی شماردیگری دراینجا است که ازآن می گذریم. زیرا حاضرنیستیم از بهشت بدرآییم . زیاده گوئی برایمان جهنم درست می کند.

فقط خواهم گفت:

و ان دعیت بخلد و صرت ناقض عهد فما تطیب نفسی و ما استطاب منامی

واما قصه بهشت شنیدنی است ازبیان مولوی:

بیا بیا که هم اکنون به لطف کن فیکون بهشت در بگشاید که غیر ممنونست

ز عین خار ببینی شکوفه‌های عجیب ز عین سنگ ببینی که گنج قارونست

که لطف تا ابدست و از آن هزار کلید نهان میانه کاف و سفینه نونست

(غزل شمارهٔ ۴۸۵ مولوی دیوان شمس)