مرحله اول: گفتمان ونظریه پردازی وآزادی اندیشه

ما باید درجامعه بخصوص حوزه ودانشگاه محیط رابرای آزادی اندیشه وابرازآن فراهم کنیم . به این مرحله درجامعه بشدت نیازداریم مراکزعلمی ورسانه ها باید فضای سالم دراین زمینه فراهم کنند که اندیشه ها بروزوظهورداشته باشد ؛ سوالها مطرح وجوابها دریافت شود. غفلت ازاین امرسبب تنش وبحران وانقلاب وآشوب می شود. انسدادفکری درجامعه سبب عقب افتاده گی جامعه هم میشود . وظیفه دولت ومسئولین مراکزعلمی سیاستگذاری وزمینه سازی وفراهم آوردن محیط سالم برای چنین گفتمانهائی است.

موضوع این گفتمانها محدودیت نباید داشته باشد. همه چی می تواند باشد وبستگی به اولویتها دارد ازموضوعات فکری مثل خدا؛قرآن؛امام؛دین؛وحی؛نبوت؛معاد؛ آزادی ؛و....تامسائلی فقهی واحکامی مثل حجاب وعفاف ؛امربمعروف ونهی ازمنکر؛جهاد؛شهادت؛ خشونت؛شکنجه ؛ارتداد؛حدود اسلامی ؛ قصاص واعدام؛ شفاعت؛رجعت ؛توسل ؛بدا؛ قضا وقدر؛جبرواختیار؛ حکومت ؛ ولایت فقیه ؛و......تامسائل اخلاقی مثل توبه؛ انابه؛استغفار؛دروغ ؛زنا ؛محارم؛شراب؛و....تامسائلی روز حکومتی وسیاستی واجتماعی وجمهوری اسلامی ؛تاتر؛فیلم ؛موسیقی؛مجسمه سازی و.... تا علوم وفنون مثل تاریخ ؛ هنر؛فلسفه ؛ علوم انسانی واجتماعی ؛ تجربی ؛ پزشکی ؛ هوا وفضا و...افراد متخصص ونیمه متخصص درهررشته ای ویا موضوعی به بحث بپردازنند وحتی رسانه های مکتوب وسمعی وبصری وفضای مجازی وشبکه های اجتماعی بصورت علمی اینهاراگسترش دهند وبرای مردم بصورت اصولی به بحث ومناظره بگذارند.

آراء دراین زمینه به میدان بیایند زیرا دراسلام اندیشه آزاد است وابرازآن درمحیطسالم وعلمی بدورازانانیت وموضعگیریهای براندازانه اشکال ندارد.

این همان مطلبی است که بارها رهبرمعظم انقلاب آن راگوشزد مسئولین وجامعه علمی کرده اند.

این همان مطلبی است که علامه شهید مرتضی مطهری وآیت الله بهشتی آن را دراول انقلاب وقبل ازآن بیان کرده اند .

ودرقرآن صدها آیه ودرروایات فراوان بدان شفارش شده است. ویکی ازمحسنات ومشخصات اسلام است.

سیستمهای انتظامی وامنیتی وقضائی هم باید با همین نگاه به این گفتمان سازی به نظاره بنشینند وبشکلی مواظبت وعمل کنند که آزاد اندیشی دچارفضای امنیتی وانسدادنشود.

هرچندکه دراین زمینه بایستی دچارافراط وتفریط نشویم ودرمصادیق آن خارج ازاعتدال قرارنگیریم که این هم درسیاستگذاریها مهم است وهم درشیوه اجراء وهم عزیزان صاحب نظرواندیشه باید اخلاق گفتمان وبه معنای واقعی کلمه منافع ملی مردم ونظام را هم لحاظ کنند.

دراین زمینه بعضی ازصاحب نظران ضمن ابرازاندیشه چون حکیمانه دراین میدان وارد شده اند آراء ونظرات خود رابدورازجوسازی وغوغاسالاری درزمینهای مختلف ارائه داده اند ومشکلی هم پیدانشده است.

مرحله دوم تبلیغ واطلاع رسانی

اشخاص ودستگاههای فرهنگی که مسئول تبلیغ دین وعلم وهنردرجامعه هستندباید ببینند مطالبشان راازچه منبعی می گیرند.

دراین قسمت شخص مبلغ باید ویژگی های وصفات وشرایطی راداشته باشد. این مرحله بسیارحساس ومهم است. برای اینکه جامعه دچارتشتت وسردرگمی وبحران های فکری ومعرفتی واخلاقی ومعنوی وعملی قرارنگیرد ؛ اشخاص ودستگاهها وسیستمی که وظیفه تبلیغ واطلاع رسانی رادرجامعه بعهده دارد باید بصورت صحیح ازمنابع متقن وازروشهاوابزارها استفاده کنند.

بعنوان مثال یک روحانی مسجد ویا مبلغ درمنبرویا کارشناس اسلامی درصدا وسیما آیا حق دارد بعد ازخواندن آیه وروایت هربرداشتی وتحلیل وتفسیری ازدین که دوست دارد ارائه کند . شاید درمسائل علمی وهنری چندان مهم وحساس نباشد که اتفاقا آنها هم مهم هستند لکن درمسائل مهم وپیچیده ای که پا درعلوم وحیانی وغیب دارد موضوع بسیارمهم وجدی است که قابل مسامحه وگذشت واغماض نیست . هرچه درمرحله اول ما باید سهله وسمحه با مسائل برخورد کنیم دراین بخش باید سختگیری داشته باشیم وصائب ترین نظریه وفرضیه رابگوش مردم برسانیم.

آیا مبلغین درتمام زمینه تخصص دارند که اظهارنظرکنند ؟ آیا نباید مسائل کلان دین وجامعه ودنیا رادرنظرگرفت؟ آیا نباید مصلحت اندیشی کرد؟ و....

خیلی اشخاص تبلیغ رابا آزاد اندیشی با هم التقاط می کنند که بسیارخطرناک است واسباب پریش اندیشی وبحران روانی درجامعه ایجاد می کنند. بخصوص آن بخشی که برای جامعه نسخه عملی هم می پیچند. خطروحساسیت این مرحله خودش را درمباحث اجتماعی بسیارنشان می دهند . دراین بخش باید مواظب نفوذ ودشمن وتحلیل ها وبرداشته های انحرافی هم باشیم.

مرحله سوم پیروی وعمل

مردم وصاحب نظران دینی وعلمی وهنری ومبلغین بدانند که درحوزه عمل ومسائل کلان جامعه باید تابع قانون ورهبری باشند. پای این نظام هزاران جهاد وایثاروشهادت صورت گرفته تابرپا شده است.

پس همه انقلابیون دیروزوامروزومردم عادی بدانند که نباید سیاستهای اصلی نظام اسلامی رابه بازی گرفت وافراد غیرمسئول برای اجرائیات سیاستگذاری کنند ونظام ومردم رابدان دعوت کنند.اینجا دیگرمرجع فکری وآراء مطرح نیست . اینجا دیگراین نظروآن نظرمهم نیست . اینجا نوبت اقدام وعمل است نه جای بحث ونظریه پردازی.

این مرحله چیزی است که متاسفانه بعضی مواقع مورد غفلت حتی دولتیان قرارمی گیرد واطاعت وپیروی واجراء سیاست ها ودستورات کلان نظام موردخدشه قرارمی گیرد.

کارمندان نظام وجمهوری اسلامی که وظیفه عمل واجراء دستورات وقوانین نظام را دارند خود را درقامت نظریه پردازیا مبلغ اندیش های غربی وضددینی ومردمی می پندارند . شواهد ومدارک دراین زمینه فراوان ونیازبه مثال نیست.

اگرعدالت برپا شود وهرکسی سرجای خودش بنشیند وکارخودش را خوب انجام دهد کارها سامان می یابد وآزاد اندیش هم درجامعه اتفاق می افتد وهم تبلیغ واطلاع رسانی خوبی هم به مردم می شود.هم جامعه ومسائل آن پیشرفت وتوسعه می یابد.

باید برای جمهوریت واسلامیت هردووباهم تمرین کنیم ؛خیلی تمرین کنیم.

راه طولانی هست ولی پیروزی نزدیک است.