نگاهی به قطب های دفتر تبلیغات اسلامی
توجه به قطبهای دفترتبلیغات اسلامی ازاین جهت بسیارمهم است که حرکت نوین درحل مسئله است واین حرکتی است که به آسانی از هرمجموعه علمی – فرهنگی برنمی آید. ایده فکر وحرکت می خواهد. امید است درمیزهای مختلف آن شاهد موفقیتهای ملی ومنطقه ای وجهانی باشیم.
مقدمه
دوران جدید به واسطه شدت پیچیدگی و سرعت تغییرات، شرایط حساسی را رقم زده است که گذار همراه با موفقیت از آن، نیازمند نگاهی هوشمندانه و بینشی راهبردی میباشد. دفتر تبلیغات اسلامی به عنوان نماد روشنفکری حوزه و یکی از دستگاههای دینی جوشیده از بطن انقلاب، خود را موظف میداند تا متناسب با شرایط جدیدِ عرصه فرهنگ، در ساحتهای اصلی مدیریت راهبردی فرهنگ یعنی؛ ایدهسازی، اندیشهسازی، گفتمانسازی، جریانسازی، فرهنگسازی و رفتارسازی حضور قابل توجه و چشمگیرتری داشته باشد. در این راستا، دفتر با اتکای بر سنتهای علمی و فرهنگی در حوزه معارف اسلامی و به اقتضای شرایط محیطی و پشتوانه تاریخی، اقدام به تغییر راهبرد خود از کارکردگرایی به مسألهمحوری در قالب تأسیس قطبهای فکری فرهنگی نموده که به عنوان نقطه عطفی در دهه سوم فعالیت دفتر تبلیغات اسلامی محسوب میشود. آنچه در ادامه میآید، گزارشی از چیستی و چگونگی حرکت مسألهمحوری در دفتر تبلیغات و عملکرد قطبهای فکری فرهنگی در راستای تحقق این حرکت مبارک است. امید که به فضل الهی، تأسیس قطبهای فکری فرهنگی نقش موثری را در تحقق رسالت و چشمانداز دفتر در حل مسائل نظام در عرصه فرهنگ عمومی و تخصصی ایفا نماید.
سیری اجمالی در مراحل تاریخی تحول دفتر تبلیغات اسلامی
دفتر در طول حیات خود سه دوره عمده و سه نقطه عطف اصلی را طی کرده است:
دوره اول: از ابتدای تأسیس تا سال 1373
دوره اول، دوره تولد و رشد و نمو ابتدایی دفتر بوده است. در این دوره، دفتر بنا به نیازهای موجود آن روز، فعالیتهایی را در حوزه آموزشهای سیاسی، تبلیغی و هنری تعریف کرده بود و از سویی در عرصه تبلیغ مکتوب هم به انتشار نشریاتی همچون حوزه، سلام بچهها و ... و اعزام مبلغین به جبههها و مناطق محروم اقدام مینمود. به عبارتی در آن دوره، دفتر یک کنشگر فعال سیاسی هم بود که در عرصههای سیاسی، نقشآفرینی تناسب با ظرفیت خود را داشت. برجستهترین نقاط قوت دفتر در این دوره، ویژگی نیاز محوری بود. عمدهی فعالیتهای دفتر، خاستگاهی در یک نیاز مشخص داشتند. حضور نیروهای انسانی با انگیزههای انقلابی و ارزشی، دیگر نقطه قوت این دوره بود. لیکن در همین دوره، دو دغدغه جدی نیز وجود داشت که در دورههای بعد به دنبال حل آن نیز بود:
- نیازهای متفاوت، ساختار گروهها، واحدها و فعالیتهای دفتر به صورت ساختاری اتمی تبدیل کرده بود و سبب گشته بود ساختار، حالتی مکانیکی و غیر ارگانیک داشته باشد.
- فعالیتهای معطوف به حل نیاز، تا حدی بر اساس سلایق شخصی شکل گرفته بود که در جمع خبرگان، چکش نخورده بود و مورد مورد مداقه ویژه قرار نگرفته بود.
دوره دوم: از سال 1373 تا 1392
یکی از اقدامات این دوره، تأسیس دانشگاه باقرالعلومعلیهالسلام بود که البته در دوره قبل به صورت مؤسسه آموزش عالی در عرصه محدودی از رشتهها فعالیت مینمود؛ لیکن با نگاه توسعهای مدیران دفتر، این دانشگاه تأسیس شد. پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی نیز با توسعه مرکز تحقیقات و مطالعات اسلامی سابق به صورت نهادی رسمیتیافته شکل گرفت و به عنوان مرجعی قابل توجه در عرصه پژوهشهای اسلامی مورد عنایت جامعه علمی حوزوی و دانشگاه قرار گرفت.
نقاط قوت عمده این دوره عبارتند از:
- رسمیتبخشی به بخشی از فعالیتهای دفتر؛
- تکثر و تنوع فعالیتهای دفتر در عرصههای آموزشی، پژوهشی و تبلیغی؛
- پشتیبانی و حمایت مالی از دفتر.
دغدغههای اصلی دوره دوم:
- ضعف در ایجاد ارتباطات کارآمد و همافزا میان واحدها و اضلاع متعدد دفتر؛
- تأمل جدی در بازخوانی نیازسنجیها و نیازمحوریهای فعالیتهای دفتر و اثربخشی فعالیتهایی که برای حل نیاز صورت میپذیرفت؛
- پراکندگی فعالیتها و لزوم ارتباط شبکهای میان فعالیتها؛
- انگیزه نیروی انسانی: با این توضیح که خواهناخواه انگیزههای نیروی انسانی به اقتضای مسائل محیطی و اجتماعی دستخوش تغییر شده بود و روحیه کارمندی تا حدی جایگزین روحیه جهادی شده بود؛
- دغدغه ضرورت تعریف نقشه راه.
دوره سوم: سال 1392 به بعد
دفتر از سویی مأموریت اصلی خود را واسط فعال میان حوزه، نـظام اسلامی و مردم - در راستای توسعه و تعمیق ایمان دینی از طریق پاسخگویی به نیازهای نظام و جامعه در سه عرصهی آموزش، پژوهش و تبلیغ - تعریف کرده و به اقتضای ماهیت اندیشهای و فرهنگی این حوزهها، ناگزیر از بازآرایی محتوا، سازمان و برنامههای خود در مواجهه با نیازها و مسائل توسعه یافته و جدید است و از سوی دیگر، مجموعه فعالیتهای دفتر، قبل از اتخاذ رویکرد جدید، کارکردمحور و در قالب کارکردهای سهگانه آموزش، پژوهش و تبلیغ شکل یافته بود؛ بنابراین ایجاد تحول در دفتر، برای پاسخگویی به خواستهها و مسائل نظام و جامعه اسلامی، نیاز به بازنگری در راهبردها و رویکرد کلان دفتر - در راستای نهادینهسازی مسألهمحوری در واحدهای مختلف دفتر - احساس و درک گردید. از ویژگیهای تحولات جدید میتوان به موارد زیر اشاره نمود:
- قوت و تمرکز جدی بر رویکرد مسألهمحورانه با دو معیار توجه مستقیم به نیازهای مخاطبین و تدوین شاخص برای ارزیابی عملکرد؛
- تعاملگرایی و همگرایی اثر بخش به جای واگرایی و واگذاری؛
- انعطاف گرایی سازمانی به جای تصلب سازمانی؛
- ارتقای انگیزهها و نیات.
مسألهمحوری؛ نقطه عطف در مرحله سوم فعالیت دفتر
همانگونه که ذکر شد، مرحله سوم فعالیتهای دفتر با تمرکز بر افزایش اثربخشی دفتر در حل مسائل نظام و جامعه آغاز گردید. در این مرحله، اقدامات زیر صورت گرفت:
مرحله احساس مشکل
دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، به واسطه اینکه مأموریت اصلی خود را واسط فعال میان حوزه و نظام و مردم در راستای توسعه و تعمیق ایمان دینی از طریق پاسخگویی به نیازهای نظام و جامعه در سه عرصه آموزش، پژوهش و تبلیغ تعریف کرده است، به اقتضای ماهیت اندیشهای و فرهنگی این حوزهها، ناگزیر از بازآرایی محتوا، سازمان و برنامههای خود در مواجهه با نیازها و مسائل توسعهیافته و بدیع میباشد. از سوی دیگر، مجموعه فعالیتهای دفتر در قالب کارکردهای سهگانه آموزش، پژوهش و تبلیغ شکل یافته بود. در یک سازمان کارکردمحور، این كاركردهاي منتخب سازمان است كه فعاليتهاي آن را جهت و شكل ميدهد نه نياز مخاطب. این سازمانها نسبت به تحولات محیطی حساس نیستند و اگر هم بخواهند حساس باشند، انعطاف و توانایی اثرگذاری نقطهای و بهنگام را ندارند. مهمترين دغدغه اینگونه سازمانها بیشتر كارآيي(انجام درست وظیفه) است نه اثربخشی(تحقق اهداف حل مسائل فرهنگ عمومی). بنابراین ایجاد تحول در دفتر جهت پاسخگویی به نیازها و مسائل جامعه هدف، نیاز به بازنگری در راهبردها و رویکرد کلان دفتر در راستای نهادینهسازی مسألهمحوری در واحدهای مختلف دفتر بود؛ به گونهای که هر یک از معاونتهای دفتر، فعالیتها و برنامههای خود را در جهت حل مسائل مشخصی ساماندهی نمایند.
مرحله تدوین راهکار (چگونگی شکلگیری قطبها)
1-تغییر راهبرد از کارکردمحوری به مسألهمحوری (مأموریتگرایی)
به منظور ارتقاء کارآمدی دفتر، تصمیم مدیران عالی بر این قرار گرفت که "مسأله محوری" به جای "کارکردگرایی" به عنوان راهبرد اصلی دفتر اتخاذ گردد. منظور از مسألهمحوري، محوریت نیازهای مخاطبین و خدمتگیرندگان سازمان در جهتگیریهای سازمانی (برنامهریزی، سازماندهی، هدایت، کنترل) و تمرکز برنامهها و اقدامات سازمان بر حل و رفع نیازهای مخاطبان است. سازمان مسألهمحور، مسائلي را كه براي پرداختن به آنها شكل گرفته است، به صورت مستمر رصد کرده و براساس چشمانداز و واقعيتهاي محيطي اولويتبندي میکند و بدين ترتيب، اهداف خود را مشخص مينمايد. بنابراین در این رویکرد، کارکردها(آموزش، پژوهش و تبلیغ) موضوعیتی ندارند، بلکه به عنوان ابزار سازمان در حل مسائل محسوب میشوند. نتیجهی چنین رویکردی، تبدیل دفتر به یک کل یکپارچه در جهت حل مسائل منتخب است.
2- احصاء مسائل اصلی نظام در عرصه فرهنگ عمومی و تخصصی
با توجه به اینکه راهبرد کلان دفتر تمرکز بر مسائل محوری نظام و جامعه قرار گرفت، در گام اول، برای احصا و شناسایی مسائل موجود در نظام و جامعه، بیش از 150 مسأله مهم شناسایی گردید که پس از بررسی و تحقیقات تفصیلی در قالب نشستهای علمی و گفتگوهای نخبگانی، از میان آنها 15 مسأله محوری و اساسی انتخاب گردید.
3- طراحی ساختار متناسب با رویکرد مسألهمحوری
تحقق حرکت مسألهمحوری نیازمند یک تحول محدود شبه ساختاری بود تا ضمن حفظ آرایش اصلی ساختار پژوهشی-آموزشی- تبلیغی ظرفیتهای دفتر تبلیغات، با تأکید بر سرمایههای انسانی داخلی به جذب ظرفیتهای مطلوب محیطی (نیروهای زبده طراح، اندیشمند و مدیر) اقدام شود که در نهایت، این امر منجر به ارائه پیشنهاد تأسیس "قطبهای فکری-فرهنگی" شد که مورد استقبال و تصویب هیأت امنای محترم دفتر قرارگرفت.
15 مسأله محوری انتخاب شده در قالب 4 محور اصلی طبقهبندی شد که متناسب با این چهار محور، 4 قطب تأسیس گردید. ذیل هر قطب نیز متناسب با مسائل منتخب، حوزههای مستقلی تحت عنوان میزکار تخصصی ایجاد شده است. دو نکته مهم در میزها حائز اهمیت است: اول بهرهگیری از شبکه نخبگانی کشور در بررسی مسائل و دوم؛ سیاست نقطهزنی که در قالب شناسایی یک مسأله محدد و مشخص ظاهر میگردد.
4- هوشمندسازی و بهینهنمایی برنامه و بودجه سالانه دفتر
روشن است که تحقق رویکرد مسألهمحوری بدون توجه به الزامات اجرایی آن ممکن نیست. یکی از الزامات اجرایی مهم در این مسیر، همراه شدن ضوابط بودجهای با اهداف پیشبینی شده است تا ضمانت اجرایی لازم برای حرکت سازمان به سمت مسألهمحوری و تدوین برنامه و اقدامات در جهت حل مسائل منتخب فراهم گردد. از این رو، علاوه بر اصلاح ساختار مقرر شد تخصیص بودجه به بخشهای مختلف دفتر نیز مسألهمحورانه سامان یابد. بر این اساس و در گام اول، مصوب گردید کلیه فعالیتهای جدید واحدهای صفی دفتر در راستای حل مسائل منتخب پیشنهاد و تصویب شود.
ارکان حرکت مسألهمحوری
به منظور نهادینهسازی رویکرد مسألهمحوری در دفتر، ساختاری متشکل از قطب، میزکارهای تخصصی ذیل هر قطب، شورای راهبری قطبها، دبیرخانه و معاونت اجرایی به شرح زیر ایجاد گردید.
قطب
قطب، سامانه حل موثر مسائل راهبردی عرصه فکر و فرهنگ در حوزه ماموریتهای منتخب هیات امنای دفتر است که با فعالسازی و راهبری واحدهای اندیشهای–عملیاتی و اتخاذ سازوکارهای خلاقانه مدیریت فرهنگی با استفاده از ظرفیتهای درون و بیرون دفتر و همافزایی ممکن با سایر نهادها ایفای نقش مینماید. در واقع، قطب نماد فعالیت سازمانیافته گروهی از نخبگان علمی، مدیریتی، فرهنگی است که با برتری در یک حوزه تخصصی (ناظر به حل مسائل محوری) شناخته میشود و از طریق تمرکز و انسجام بخشیدن به فعالیتهای خود در آن زمینه، برای نوآوری و دستیابی به کیفیت برتر در سطح ملی، منطقهای یا بینالمللی و پاسخگویي به نیازهای اساسی کشور در آن زمینه، تلاش میکند. به عبارت دیگر، اهداف تشکیل سامانه قطبها عبارتند از:
- دستیابی به برترین راهکارهای علمی، فرهنگی، هنری، مدیریتی و اجرایی در زمینه حل مسائل منتخب؛
- تولید دانش تخصصی و حل مسائل منتخب برای پاسخگویی به نیازهای اساسی کشور و ابداع شيوهها و ابزارهاي متناسب با آن؛
- خروج از آرايش جزيرهاي و اقدامات پراكنده به سوي جمعانديشي در عرصه طراحي و همافزايي در عرصه اقدام براي حل مؤثر مسائل راهبردي منتخب؛
- ایجاد محیطهای حل مسأله پویا و مولد در عرصه علم و فرهنگ؛
- زمینهسازی برای پرورش مدیران، پژوهشگران، مدرسان، مبلغان، پاسخگویان، هنرمندان و کارشناسان تراز اول برای حل مسائل منتخب؛
- ارتقای سازمان از فعاليتهاي کارکردی به سطح فعاليتهاي نتيجهگرای معطوف به حل موثر مسألهها؛
- انسجام و تمركزبخشي به كليه فعاليتهاي مصوب، ذيل مسألههاي راهبردي.
میزکارهای تخصصی
مأموریت اصلی میزکارهای تخصصی که به عنوان واحدهای اندیشهای-عملیاتی شناخته میشوند، عبارت است از: شناسایی و توصیف مسأله، طراحی، برنامهریزی، تعیین اولویتها و ترسیم بستههای عملیاتی حل مسائل راهبردی. دو نکته مهم در میزها حائز اهمیت است: نخست؛ بهرهگیری از شبکه نخبگانی کشور در بررسی مسائل و دوم؛ سیاست نقطهزنی که در قالب شناسایی یک مسأله محدد و مشخص ظاهر میگردد.
شورای راهبری قطبهای فکری فرهنگی
شورای راهبری قطبهای فکری فرهنگی، شورایی متشکل از رئیس دفتر، دو نفر از اعضای هیأت امنای دفتر، روسای قطبها، معاونین دفتر، روسای شعب خراسان و اصفهان، رئیس مرکز برنامهریزی و نظارت راهبردی، جانشین رئیس مرکز برنامهریزی و دبیر شورای راهبری دفتر تبلیغات میباشد. به موجب تفویض هیأت امنای محترم دفتر تبلیغات اسلامی، شورای راهبری به عنوان بالاترین مرجع سیاستگذاري و تصمیمگیري قطبهای فکری و فرهنگی، وظیفه بررسی و تصویب سیاستهای کلان، بررسی و تصویب نقشه و نظام مسائل حوزه مأموریتی، طرحها، برنامهها و اقدامات پیشنهادی قطبها در جهت حل مسائل منتخب را برعهده دارد.
دبیرخانه شورای راهبری
دبیرخانه شورای راهبری، وظیفه برنامهریزی و تصمیمسازی در زمینه تحقق مأموریتهای شورا و نیز تسهیل و نظارت بر انجام وظایف قطب در چارچوب سیاست و مصوبات شورا را برعهده دارد. به بیان دیگر، دبیرخانه حلقه واسط هر گونه ارتباط رسمی میان قطب با شورای راهبری، واحدهای صفی و مرکز برنامهریزی، از ابتدای شناسایی و تصویب مسأله تا تدوین بسته اقدامات میباشد.
معاونت اجرایی
به جهت تسریع در اجرایی نمودن مصوبات شورای راهبری و بهرهگیری حداکثری از تمام ظرفیتهای دفتر در این راستا تشکیل شده است. به ویژه در خصوص آن دسته از فعالیتهای مصوب قطب که نیازمند ایجاد ساختار جدیدی در دفتر میباشد، معاونت اجرایی موظف است تمهیدات مالی و ساختاری مورد نیاز را پیشبینی و از طریق هماهنگی میان واحدهای ستادی دفتر، فرآیند اجرای برنامه را تسهیل نماید.
لازم به ذکر است عمدهترین اصلاحات ساختاری به منظور پشتیبانی از تأسیس قطبها در ستاد دفتر اتفاق افتاد. در این راستا، وظایف و مأموریت دفتر برنامهریزی و توسعه فنآوری اطلاعات، بازنگری و به مرکز برنامهریزی و نظارت راهبردی ارتقا یافت که در واقع، پشتیبان دانشی و برنامهای و ستاد تخصصی قطبها محسوب میگردد. با توجه به واحدهای زیرمجموعه مرکز برنامهریزی(ادارات کل فرایندها، مطالعات راهبردی، بودجه و ارزیابی و رصد و تعاملات راهبردی) نسبت مرکز برنامه ریزی با قطب در دو سطح قابل تعریف است:
1- پیش از انتخاب مسأله که با همکاری اداره کل مطالعات راهبردی، فرایندها و رصد صورت میگیرد.
2- پس از تدوین بسته اقدامات که با همکاری اداره کل بودجه و ارزیابی و در دو حیطه صورت میگیرد: 1. تخصیص کد و بودجه جهت اقدامات مصوب شورای راهبری که توسط دبیرخانه ابلاغ میگردد و 2. ارزیابی میزان کارآیی برنامههای اجرا شده.
عناوین قطبها، میزکارهای تخصصی و مسائل منتخب هر میز
در جدول زیر عناوین قطبها، میزکارهای تخصصی و مسائل منتخب هر میز نشان داده شده است:
قطب | میز/کارگروه | مسأله منتخب |
قطب بنیادهای نظری و نظام متقن علوم اسلامی و انسانی | میز اسلامیسازی علوم انسانی | ضعف گفتمان انتقادی و رویکرد اسلامی در ساحتهای معرفتی و فرهنگی علوم انسانی |
میز توسعه و توانمندسازی علوم اسلامی | عدم رشد علوم اسلامی متناسب با نیازهای دنیای معاصر، نظام و جامعه اسلامی | |
میز آموزش و پرورش | ضعف حضور بایسته مبانی و معیارهای اسلامی در ارکان و اجزای نظام آموزش و پرورش رسمی (ساختار، برنامه و محتوای درسی، منابع انسانی) | |
قطب تعمیق ایمان دینی و مبارزه با جریانها و فرق انحرافی | میز توسعه و تعمیق فرهنگ قرآنی | ضعف حضور ادبیات و مرجعیت قرآن کریم در فرهنگ عمومی و تخصصی |
توسعه و تعمیق باور دینی | کاستیهای اساسی در نظام روحانیت نسبت به رسالت تعمیق ایمان و باورهای دینی | |
میز وهابیت | نفوذ وهابیت در جمهوری اسلامی | |
کارگروه فرق انحرافی | نفوذ فکری، فرهنگی و رسانهای جریانها و فرق انحرافی | |
قطب نظام سیاسی و اجتماعی اسلام و ایران | میز نظام سیاسی نظام جمهوری اسلامی | مسأله اول: تعمیق اندیشه ولایت فقیه در حوزههای علمیه |
مسأله دوم: ارتقاء کارآمدی نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران | ||
میز مسائل اجتماعی اسلام و ایران | فقدان نظریه جامع عدالت و ضعف مناسبات عادلانه در جمهوری اسلامی ایران | |
میز تمدن اسلامی | فقدان بینش تمدنی معطوف به تمدن نوین اسلامی | |
قطب اخلاق، خانواده و سبک زندگی | میز تحکیم نظام خانواده | گستردگی اختلافات خانوادگی و طلاق در سالهای آغازین ازدواج |
میز سبک زندگی اسلامی | ضعف در سواد مصرف کالاهای فرهنگی و مصرف نامتعادل در سطح جامعه | |
میز اخلاق | مسأله اول: ضعف اخلاق تبلیغ دین در حوزه مبلغان و سازمانهای تبلیغی | |
مسأله دوم: ضعف فرهنگ صداقت در جامعه ایران |
فرآیند حرکت مسألهمحوری
پس از تصویب آییننامه تأسیس قطبها در هیأت امنا دبیرخانه شورای راهبری، به تدریج اقدام به تدوین فرآیندهایی جهت تسهیل حرکت مسأله محوری نمود.
1- فرآیند شناسایی مسأله
پس از انتخاب مسائل (که در گام اول 15 مسأله مصوب هیئت امنا انتخاب شدند) لازم است تا شناخت تحلیلی از مسأله حاصل شود. این شناخت در دو گام توسط قطبها(میزها) صورت میگیرد:
شناسایی اجمالی مسأله:
در این مرحله، میزهای تخصصی در قالب فرم شماره 1 مسأله منتخب را به صورت اجمالی مورد بررسی قرار داده و جهت تأیید به شورای قطب ارسال مینمایند. در این فرم، چیستی و ابعاد مسأله و نیز درجه اهمیت مسأله تبیین میگردد.
شناسایی تفصیلی مسأله
شناسایی تفصیلی مسأله در قالب فرم شماره 2 صورت میگیرد. علاوه بر چیستی و ابعاد مسأله که در فرم شناسنامه اجمالی ذکر شده است، دیگر سرفصلهای فرم شماره 2 عبارتند از: تبیین زمینهها، علل و ریشهیابی مسأله، چرخه عمر مسأله، درجه اهمیت مسأله، پیشینه اقدامات، چالشهای حل مسأله، شبکه مسائل و چارچوب نظری مسأله و...
تفاوت دیگر شناسنامه اجمالی با تفصیلی، علاوه بر اجمالی بودن آن، این است که شناسنامه اجمالی پس از تأیید در شورای قطب بایستی به تصویب شورای راهبری نیز برسد، اما شناسنامه تفصیلی به جهت تخصصیتر بودن آن و نیز اجتناب از تطویل فرآیند، صرفاً در شورای قطب بررسی و تصویب میگردد.
2- فرآیند تدوین بسته اقدامات حل مسأله
بسته اقدامات حل مسأله، در واقع خروجی اصلی قطب/میز در فرایند مسأله محوری است. این بسته شامل برنامه و راهکارهای چندبعدی و همه جانبه حل مسائل منتخب در حیطههای مختلف آموزشی، پژوهشی، تبلیغی و... میباشد.
بسته اقدامات حل مسئله |
پیشنهادات میز |
پیشنهادات صف |
نکته اساسی و مهم در فرایند تدوین بسته اقدمات این است که به منظور پرهیز از آسیبهای ناشی از یک سویه بودن برنامهریزی و ارتقاء تعامل میان صفوف دفتر و قطب، مقرر گردید به موازات برنامهی پیشنهادی که از طرف میز ارائه میشود، صفوف دفتر نیز برنامه و راهکارهای پیشنهادی خود را در راستای حل مسائل منتخب ارائه نمایند. بر این اساس، بسته اقدامات، همانطور که از شکل روبرو نیز پیداست، متشکل از پیشنهادات برنامهای میز و صفوف میباشد.
مراحل و گام های تدوین بسته اقدامات عبارتند از:
تدوین سیاست های و فازهای حل مسأله
تدوین برنامهها و راهکارهای حل مسأله نیازمند تعیین چارچوبها و خطمشیهایی است که این مهم توسط فرم شماره 3 یعنی سیاستها و فازهای حل مسأله محقق میشود، سیاستها، سه کارویژه اصلی را برعهده دارند: تعیین خطوط قرمز، تعیین اولویتها و بیان ترجیحات. به عبارت دیگر، هدف از بیان سیاستها این است که حوزههایی که نباید در آنها برنامه داد یا باید در اولویت قرار گیرد یا بهتر و مناسب است به آنها توجه شود، مشخص گردند.
علاوه بر سیاستها، در فرم شماره 3 فازها و مراحل حل مسأله نیز مشخص میشوند که اولویت زمانی تدوین برنامهها را روشن مینماید.
درخواست پیشنهاد برنامه از واحدهای صفی
با توجه به ضرورت مشارکت صف در تدوین بسته اقدامات، دبیرخانه شناسنامههای اجمالی و تفصیلی مسائل منتخب را به صفوف دفتر ارسال مینماید. واحدهای صفی موظف هستند پیشنهادهای برنامهای خود اعم از موظفی اعضای هیأت علمی و برنامههای جدید) را متناسب با مسأله هر میز در قالب فرم ارسالی از سوی دبیرخانه ارائه نمایند. دبیرخانه پس از دریافت پیشنهادات صفوف، متناسب با مسأله هر میز، برنامههای پیشنهادی را به میزها جهت بررسی و جایابی پیشنهادات مصوب در بسته اقدامات حل مسأله ارسال مینماید.
تدوین راهکارهای حل مسأله منتخب در قالب بسته اقدامات
در این مرحله، میز علاوه بر بررسی فعالیتهای پیشنهادی صفوف در قالب فرم ارزیابی پیشنهادات، برنامهها و راهکارهای پیشنهادی خود میز را نیز تدوین و همراه با پیشنهادات مصوب صفوف در یک نظام منطقی و در قالب بسته اقدامات حل مسأله طراحی مینماید.
تدوین کلان برنامههای حل مسأله
با توجه به اینکه بررسی تمام برنامهها و فعالیتهای پیشنهادی میز در بسته اقدامات، به لحاظ اجرایی و زمانی، توسط شورای راهبری وجود ندارد، بنابراین هر میز موظف است کلانبرنامههای بسته اقدامات خود را جهت طرح در شورای راهبری به دبیرخانه ارائه نماید. کلانبرنامهها در حقیقت سرفصلهای موضوعی هستند که ذیل هر یک از انها، یک یا چند برنامه جزئیتر قرار میگیرد.
تدوین ریزبرنامهها ذیل کلانبرنامهها
پس از بررسی کلانبرنامهها در شورای راهبری و اصلاح آن مطابق با نکات مطرح شده در جلسه شورا، میز موظف است ریزبرنامههای بسته اقدامات را ذیل کلانبرنامههای مصوب به دبیرخانه ارسال نماید. دبیرخانه مسئول تطبیق ریزبرنامههای ارائه شده توسط میز با کلانبرنامههای مصوب است.
تدوین سفارشنامه برای هر ریزبرنامه
در این مرحله، میز موظف است برای ریزبرنامههایی که به تائید دبیرخانه رسیده است، سفارشنامه تدوین نماید. سفارشنامه یا همان فرم شماره 4، در حقیقت شروط و نکات توصیهای میز جهت مسأله محورماندن برنامه مصوب هنگام اجرا میباشد.
ابلاغ بسته اقدامات میز به مرکز برنامهریزی جهت تخصیص کد و بودجه
در آخرین مرحله از فرآیند، دبیرخانه بسته اقدامات حل مسأله منتخب میز شامل کلانبرنامهها، ریزبرنامهها و سفارشنامه هر ریزبرنامه را به مرکز برنامهریزی جهت تخصیص کد و بودجه ارسال مینماید تا مرکز برنامهریزی پس از مشخص شدن الزامات اجرایی و بودجهای هر برنامه، آنها را جهت اجرا به واحدهای صفی ابلاغ نماید.