گونه های روحانیت در زمان معاصر
روحانیت درزمان معاصردارای گرایشات متفاوتی نسبت به جامعه و حکومت و مردم ودین و حوزه و صنف است.
براساس بینش و معرفت دینی و رجال علمی آن و نقشی که روحانیت برای خود درسیاست و حکومت وجامعه قائل است روحانیت در دوران معاصربه گروههای متفاوتی تقسیم می گردد.
این واقعیت دارد که روحانیت درزمان غیبت حضرت ولی عصر(عج) رسالت های متفاوتی ازدین برای خودش تعریف کرده است وبراساس آن موضعگیری ورفتارکرده است. روحانیت شیعه دراصل اعتقادبه ثقلین (کتاب وسنت) و مباحث اصول وفروع واخلاق اشتراک دارند لکن درمواجهه با حکومتها وسیاستها و خدمات مردمی واجتماعی دارای گرایشات ورفتارهای متفاوت بوده اند.
مطالعه تاریخ علوم اسلامی (شیعه) نیزگرایشات و گونه های متفاوتی درمیان علما وروحانیت شیعه نشان می دهد لکن آنها بیشتردرون حوزوی و درمیان جوامع علمی و نخبگان مطرح بوده و نمود اجتماعی سیاسی کمتری داشته است.
البته درپاره ای اززمانها سبب مناقشات وبحرانهای اجتماعی نیزشده است.که نمونه آن تبعید ملاصدرا ازاصفهان به کهک قم را می توان مثال زد.
نکته مهم این است که گرایشات مختلف سیاسی اجتماعی درمیان روحانیت شیعه براساس احساس وظیفه دینی صرف نبوده و مبانی معرفت شناسی عمیق دینی و عنصراجتهاد و جغرافیای حوزه درآن نقش اساسی داشته ودارد.
بر اساس صورت بسیارکلی و استقراء می توان پنج گرایش ازروحانیت معاصرارائه داد:
الف: روحانیت انقلابی و طرفدارجدی نظام جمهوری اسلامی وآرمانهای شهدا و امام ورهبری.
طلبه ترازانقلاب اسلامی.
ب: روحانیت سنتی و قبل ازانقلاب و نجف دیروز وامروز
ج.روحانیت منتقد ومخالف ومعارض و ضد انقلاب اسلامی که پرچمدارتشیع انگلیسی است.
د.روحانیت روشنفکردینی
ه-روحانیت سکولار(عدم اهمیت دین درنظروعمل)
توضیح هرکدام ازاین گونه ها شرح مفصلی می طلبد و کسانی که ازدین و حوزه وروحانیت شناخت دارند براحتی با این چهرها مانوس و آشنا هستند.
بااینکه چهاردهه ازعمرمقدس جمهوری اسلامی می گذرد قشرقابل توجهی ازحوزویان هنوز درگروههای ب و ج و د و ه هستند.
البته شما اطلاع دارید که هرکدام ازاین پنج گونه وگروه روحانیت داری طیف وسیعی هستند. روحانیت معتقد به جمهوری اسلامی دارای افکارو گرایشات متنوعی است ودرارادتمندی واخلاص و بینش و اعتقاد ومنش رفتاربسیارمتکثرهستند.
روحانیت که بیش ازهزارسال منتقدحکومتها در طول تاریخ بوده اند امروز خود درراس حکومت وقدرت قرارگرفته است. امتحان بزرگی که چهاردهه مشغول آن است و درچالش های بزرگ داخلی وخارجی قرارگرفته است.
امروزحوزه و روحانیت و دین باید پاسخگوی دنیا وآخرت مردم باشد. مردم امروزمشکلات اقتصادی واجتماعی وفرهنگی وسیاسی خود رااز روحانیت وحوزه علمیه و دین طلب می کنند.
بخش قابل توجهی ازروحانیت معتقد به سیاست و حکومت امروزبه کارهای اجرائی روی آورده و از وظایف سنتی خود تا حدودی دورشده است.
این امرسبب تجربه تلخ کشیش مسیحیت خواهد شد که وظایف اصیل وسنتی روحانیت به مقامی تشریفاتی وقانونی واداری تبدیل شود.
آسیبهای زیادی ازاین نظر به اضلاع سه گانه حوزه وروحانیت ودین وارد شده است که اگرتوجه نشود فاجعه بزرگی برای هرسه رخ خواهد داد.
روحانیت سنتی دارای تاریخ بیش ازهزارسال است و نقطه اساسی و اصولی ومشترک و وجه غالب آن عدم اعتقاد به تاسیس حکومت اسلامی دردوران غیبت می باشد. البته حوزه سنتی شیعه و علما همیشه بنحوی مظالم حکومتها را کنترل می کرده اند ودر معرفت دینی وحفظ دین ونشرآن و منافع مردم و جوامع مسلمین تلاش وکوشش می کرده اند ودارای فراز ونشیبهای زیادی بوده است و همچنین علمای شیعه درهرعصروزمان توجهات جدی به اقتضا ئات عصری داشته اند یعنی بنوعی سیاسی بوده اند لکن مسئولیت آن را مستقیم قبول نکرده اند.
حوزه شیعه تاریخ پرافتخاری دارد وشهدای بزرگ روحانیت و علما نیز گواه آن است.
تفسیرازولایت فقیه و امورحسبیه و اختیارات علما نسبت به پیامبراکرم (ص) و ائمه معصومین (ع) و تناسب موضعگیری نسبت به سیاست و حکومت نقطه مرکزی و محوری تفکیک روحانیت سنتی از انقلابی است.
نکته ضروری ومهم اینکه حوزه وروحانیت انقلابی متولد وبرخواسته ازحوزه سنتی است ؛ و سوگمندانه باید اقرارکرد خیلی ازروحانیت انقلابی دیروز امروز به حوزه سنتی قبل برگشتند حتی فتوای جدائی ولایت فقیه ازقانون اساسی را می دهند.و یا بعضی ازروی بی بصیرتی پیشنهاد واتیکان شدن قم را می دهند.
حوزه سنتی هرچند دربرهه ای اززمان احکامی صادرکرده مثل حکم تنباکو و یا جهاد علیه انگلیس درعراق لکن برای گرفتن دردست گرفتن حکومت اقدام نکرده است. این واقعیت انکارناپذیراست.
حضرت آیت الله سیستانی هرچند حکم جهاد برعلیه داعش را صادرکردنند ولی الان اعلام کردنند درانتخابات مجلس عراق بی طرف هستند. یعنی درامورسیاسی عراق نقشی ایفا نمی کنند و عملکرد سیاسیون و حکومتی ها را ضامن نیستند.
اما درباره روحانیت وتشیع انگلیسی باید گفت تعدادی بنام روحانی شیعه و با داشتن پایگاه تاریخی مرجعیت درزمان معاصرعملکردسیاسی و اجتماعی مطلوب صهیونیست ومنافق
ین رادارند که رهبرمعظم انقلاب آنها راتشیع انگلیسی نامید و اینها عملکردشان ضد وحدت امت اسلامی است. که توخود بخوان حدیث مفصل ازاین مجمل.
واما روحانیت روشنفکر دینی کسانی هستند که بیشترخواستگاه اولیه شان مباحث نظری وتئوریک است. دنبال حل چالشهای نوین عصری هستند و بیشترعلاقه دارندچهره علمی باشند تاسیاسی و حکومتی و یا سنتی وانقلابی . هرچند که درمیان آنها انقلابی هم کم نیستند حتی حضرت امام ورهبری را می توان علاوه برچهره انقلابی وسیاسی و اجتماعی جز روشنفکران دینی قلمدادکرد.
روحانیت روشنفکردینی بیشتردنبال پل زدن بین سنت اسلامی وتجدد هستند. دنبال حل و تحلیل چالشهای مدرنیته و جهانی شدن و علوم انسانی و اجتماعی و تکنولوژی و علم دینی است.
اگراین چهارگونه حوزه وروحانیت خوب شناخته و تحلیل شد می توان به اصلاحات دینی و حوزوی و روحانیت ودر یک کلام به تحول درحوزه علمیه و روحانیت انقلابی دل بست وبدان رسید.
مطالعه وضعیت تاریخ و جامعه معاصر و شناخت رسالت روحانیت وطلبه براساس معیارهای اسلامی وانقلابی نیز ضروری است.
هدف ما انسانی است که محبوب خدا باشد.