منظوراز تمدن سازی نوین اسلامی – قرآنی چیست؟
آیا منظوراستخراج کلیه نظام تمدنی براساس دین اسلام (قرآن و حدیث ) است؟
آیا یعنی استخراج کامل علوم اسلامی انسانی است؟
آیا ایجاد الگوی کامل پیشرفت ایرانی اسلام براساس آموزه های دین است؟
آیا یعنی پیروی از نظریات شهید صدر است؟
آیا یعنی پیروی از فرهنگستان علوم اسلامی است؟
آیا یعنی نظام سازی اسلامی است؟
و آیا های دیگر
هرتعبیری که باشد بنظر می رسد باید ابتداء تکلیف چند مسئله روشن باشد.
اول : تعریف ما ازدین وعلم چیست؟
دوم:رسالت وقلمرو وجایگاه دین وعلم کدام است؟
سوم:تعیین نقاط اشتراک وافتراق دین وعلم چه می باشد؟
چهارم: ارزش گزاری ما نسبت به دین وعلم چه می باشد؟
پنجم:مسائل معرفت شناسی ؛ هستی شناسی ؛ انسان شناسی ؛ حقوق انسان و خدا ؛ در دو حوزه علم و دین چیست؟
ششم:روش شناسی ما چیست؟
هفتم:وضعیت پیش فرض های ما؟
اگراین چنین نباشد ووضعیت سوالات فوق وامثال آن روشن نباشد به نظر می رسد به نتایج ناخوشایندی نائل گردیم.
سرمایه مادی ومعنوی خود ودیگران وجامعه را نابود کرده ایم و دچارافراط گرائی واخباری گری نوین خواهیم شد.وروز به روزبه گمراهی ما وهرج ومرج جامعه دچار خواهیم شد.
جمعبندی وخلاصه سخن ما این است : دین (قرآن وحدیث) حداقل ها رابیان کرده وبقیه رابه علم وعقول وخرد جمعی وتجربه بشری واگذارکرده است.
ودیگراینکه ساختارها وساختاربندی جامعه و جوامع وفرد وخانواده به اندیشه توانا وقدرتمند انسان واگذارگردیده است وتنوع وتکثرپذیراست.
دین درعلومی که حرف زده است به اندازه یک کتاب گفته است و نود ونه جلد آن را به علم وعقل بشرواگذارکرده است .
دین درحوزه های مختص خود ۱۰۰جلدی صحبت کرده است مثل توحید ومعاد ونبوت وامامت. البته علم درجاهائی به دادهای دینی نیز کمک شایانی کرده است و دین بسیار علم راستایش کرده است ودین نیزمشوق علم آموزی بشربوده است.
هدف ما انسانی است که محبوب خدا باشد.